برخیز از این خواب گران ای مهجور

جز فیض وجود او نباشد هرگز

برخیز از این خواب گران ای مهجور

جز فیض وجود او نباشد هرگز

راهیان عشق

مهجور | سه شنبه, ۱۸ اسفند ۱۳۹۴، ۱۱:۳۸ ب.ظ | ۰ نظر

بسم الله 

ساعت الان 23:33 

دارم توی موبایل تایپ می کنم و انگشتام درد میکنه

اما دوست دارم الان بنویسم 

بنویسم ک این راهیانم رو مدیون یه شهید پاکستانی هستم 

شهیدی ک من حرفاشو نمیفهمم 

ولی اون خوبببب حرفای منو میفهمه 

شهید مظاهر حسین 

هنوز ک هنوزه توی شوکم که چی شد با ی توسل ب ی شهید مامان بابام رضایت دادن ب رفتن ...

چی شد ک با توسل ب شهدا ، رفتن گوهرشاد و دوستش جور شد 

چی شد ک دانشگاه گوهرشاد ایناهم به دانشگاه ما ملحق شدن و همه باهم میریم .... 

همه ی اینارو وقتی برگردم از سفر باید بنویسم ..

چقدر دوست دارم ک این اخرین باری باشه که میرم راهیان و به شهدا قول میدم و نزنم زیر قولم ....

کاش این اخریش باشه و مث سالهای قبل نباشم .... 

خیلی خوابم میاد ولی چون استرسی ام خوابم نمیبره :)))

خب همین 

م

هجور13 

94/12/18

.

.

پ نون : قطعا بجای شهدای مدافع حرم هم قدم برمیدارم ....

  • مهجور

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">