برخیز از این خواب گران ای مهجور

جز فیض وجود او نباشد هرگز

برخیز از این خواب گران ای مهجور

جز فیض وجود او نباشد هرگز

ففروا الی الله ...!

مهجور | پنجشنبه, ۱۸ تیر ۱۳۹۴، ۰۱:۰۴ ق.ظ | ۰ نظر

خانوم ش زنگ میزنه که حالم بده و مامان مجبور میشه باهاش بره دکتر 

قبل از رفتن تهدید میکنه که وقتی برگردم ظرفها باید شسته شده باشه ..

طبق معمول میگم چشم 

استرس تهدید مامان نمیذاره به کارام برسم 

میرم سر ظرفشویی و قابلمه هارو میذارم کنار 

چون علاقه ای ندارند من بهشون دست بزنم ..

مامانم هم این موضوع رو پذیرفته 

مطهره سادات سرش توی تبلتشه و گاها من رو توی پیج هایی که مربوط به ارواح و جن و اینهاست منشن میکنه 

تا میبینم 

دعواش میکنم که من میترسم 

هرشب بهش میگم اینستارو حذف کن 

و این شده تکرار ..

کنترل رو برمیدارم و ازشبکه یک شروع میکنم 

جز شبکه پرس تی وی ، هیچ کدومشون جذاب نیست !

حقیقت این هست که از تماشای تلویزیون بیذارم !

نگاه میکنم و خوب گوش میدم و اگه معنی یه کلمه رو بلدم ، لبخند میزنم ...

این تصویر رو که می بینم یاد حرفای غروب می افتم 

قیامت ، برزخ ، نفخ صور ، پودرشدن کوه ها ، و از همه مهمتر ازبین رفتن مهر مادری 

مادری که عاشقانه فرزندش رو دوست داره ، از فرزند خودش فرار میکنه ...

فَفرّوا الی الله برام معنی پیدا میکنه ! 

میترسم !

دلم میخواد برم کتابم رو از طبقه پایین بردارم و بخونم اما ترس بهم غلبه کرده ...

ترجیح میدم بشینم و به درد پام برسم !

خدا سریع اجابت میکنه ...

دیشب ازش خواستم اگه قراره با پاهام برم به مجلس گناه ، فلجشون کن ..

جوگیر شده بودم 

شاید برای شماهم اتفاق بیافتد پس مسخره نکنید !

بعبارتی لنگ شدم !

و این خیلی خوبه 

الحمدلله که خدا صدای آدم رو میشنوه 

یا صاحب کل النجوی ...

میخوام بگم خدارحم کن به بنده ای که جز اشک چیز دیگه ای نداره ولی عربیش رو یادم نمیاد ..

خدا همین که گفتم 

ارحم ...


۱۸تیر ۹۴

ساعت ۱:۰۴

  • مهجور

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">